ارسال به دوست  نسخه چاپي 

خشکسالی و دروغ!

خداوندا، سرزمین مرا از حمله بیگانه، خشکسالی و دروغ در امان بدار. خداوندا، اهورا مزدای بزرگ، آفریننده این سرزمین بزرگ، سرزمینم و مردمم را از دروغ و دروغگویی به دور بدار. «کورش کبیر»

 

           

 

اگر اشتباه نکنم، سال دوم یا سوم از دولت دهم بود و من به دلیل مسئولیت اجرایی کوچکی که داشتم، در یکی از جلسات تنظیم بازار استان با ریاست استاندار تهران که از قضا دوستی نزدیکی نیز با رئیس جمهور وقت داشت و به واسطه همین دوستی، اکثراً در جلسات هیأت دولت نیز حضور پیدا می‌کرد، شرکت داشتم. اصلی‌ترین موضوع آن جلسه، کمبود گندم در کشور بود و قرار بود دستگاه‌های ذی‌ربط هریک از دید خود گزارشی از این موضوع  به رئیس جمهور ارائه نمایند. آقای استاندار هم که قصد داشت همین کار را انجام دهد، این جلسه را تشکیل داده بود و اظهارات مدیران حاضر و مرتبط با موضوع را یادداشت می‌کرد. نکته بسیار جالب آن جلسه، پاسخ یکی از مدیران حاضر به این سؤال بود که چرا گندم نسبت به آمار اعلام شده در شروع فصل خرید، با کاهشی دو میلیون تنی مواجه شده است! آن روزها بحث کولبران مثل هر سال که در زمستان بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند، داغ بود و این آقای مدیر پرمسئولیت نیز از این مسأله استفاده کرد و در پاسخ استاندار گفت: «این کمبود گندم، ناشی از قاچاقی است که از طریق کولبران به عراق صورت می‌گیرد!»   

در ادامه جلسه پس از آنکه هریک از حاضرین به ترتیب مطلبی را بیان نمودند، استاندار، نظر بنده را نیز در خصوص ادعای قاچاق از طریق کولبران خواستار شد. من که از قبل حساب و کتاب کرده و به اعداد و ارقامی رسیده بودم، عرض کردم: «این دوست عزیز به حجم 2 میلیون تن گندم توجه ندارد! 2 میلیون تن یعنی دو میلیارد کیلوگرم!» برای ملموس شدن بیشتر این حجم از گندم، سیلوی تهران با آن عظمت را مثال زدم که حدود 60 هزارتن ظرفیت دارد یعنی فقط 3 درصد از وزن مورد بحث و برای انتقال این حجم از گندم از طریق کولبران، با فرض اینکه همه قوی باشند و بر دوش هریک، 2 کیسه 40 کیلوگرمی را در نظر داشته باشیم، به 25 میلیون کولبر نیاز خواهد بود! حتی اگر قاچاق را با کامیون هم در نظر بگیریم، 80  هزار تریلر نیاز است که طول هر یک تقریباً 15 متر است در نتیجه صفی از تریلر به طول 1200 کیلومتر تشکیل خواهد شد که این صف تقریباً از تهران تا بندرعباس خواهد بود لذا این ادعا به هیچ عنوان با منطق جور نیست!

آن زمستان، ستادی در شرکت بازرگانی دولتی ایران برای واردات فوری گندم تشکیل شد و حتی در برهه‌ای از زمان، گندم روی آب و از برخی کشتی‌هایی که به مقصدی دیگر می‌رفتند نیز خریداری شد، در صورتی که از زمستان سال قبل، کارشناسان خبره، هم در بخش خصوصی و هم دولتی به مسئولین هشدار می‌دادند که سال آتی با کمبود گندم مواجه خواهیم شد اما متاسفانه مرغ برخی از آقایان یک پا داشت و پافشاری می‌کردند که این‌هایی که می‌گویند کمبود گندم خواهیم داشت، مافیای واردات هستند و آمارهای «دقیق» ما نشان می‌دهد که سال آینده گندم کافی در اختیار خواهیم داشت!

اگر امروز نیز مدیری ارشد در بخش کشاورزی اذعان می‌کند که سال آینده فلان میلیون تن گندم برداشت خواهیم کرد، یقیناً به پشتوانه همان آمارها صحبت می‌کند؛ آمارهایی که روی کاغذ دقیق هستند اما با واقعیت فاصله‌ای بسیار طولانی دارند. شاید قبلاً نیز در همین صفحه گفته باشم تا جایی که من اطلاع دارم، قسمت اعظم این آمارها معمولاً بر مبنای میزان تسهیلاتی است که کشاورزان زحمتکش از بانک کشاورزی دریافت می‌نمایند. به طور مثال شخصی به بانک مراجعه می‌کند و با ادعای اینکه امسال 10 هکتار زمینش را به کشت گندم اختصاص داده، درخواست تسهیلات قرض‌الحسنه می‌کند در صورتی که ممکن است مقدار زمین 10 هکتار نباشد و میزان کاشت بسیار کمتر باشد. در ادامه به هزار و یک دلیل، کسی متراژ زمین و میزان کاشت را بررسی نمی‌کند و در آمارهای روی کاغذ، 10 هکتار ضربدر میزان تولید در هکتار می‌شود و در اختیار مسئولین قرار می‌گیرد. حال این روند را در کل کشور در نظر بگیرید.

موضوع اختلاف آمار تولید واقعی با پیش‌بینی، از همین نقطه آغاز می‌شود و متاسفانه این چرخه، سالیان متوالی  و در دولت‌های مختلف ادامه داشته و هرگز کسی نیامده با آن مسئولی که اول فصل با اعلام عددی غیرواقعی، کشور را با چالش روبه‌رو کرده، برخورد کند. در صورتی که همه می‌دانند گندم، نرخ جهانی دارد و در فصول مختلف، این نرخ با کاهش و افزایش روبه‌رو است و با فرا رسیدن زمستان و سرد شدن هوا در نیم‌کره شمالی و اصطلاحاً در ایران یخ زدن ولگا، این نرخ به بالاترین حد ممکن می‌رسد.

خیلی نیاز به تحقیق علمی نیست، همین بس که همه شاهد بودیم امسال نیز در فصل پاییز، بارندگی بسیار اندک بود و به همین دلیل در برخی از استان‌ها، کشت پاییزه گندم با کمترین حد ممکن صورت گرفت. همین یک دلیل می‌تواند کافی باشد برای اینکه متوجه شویم سال آینده نیز اوضاع و احوال تولید گندم در کشور خوب نخواهد بود.

امیدوارم این‌گونه آمار دادن‌ها، با نیت بدی همراه نباشد و به قول معروف، فقط بخواهند به فروشندگان خارجی گندم، بلوف بزنند تا قیمت‌ها را پایین بیاورند اما باید به این دوستان عرض کرد آن روزهایی که در معاملات جهانی، بلوف می‌زدند، گذشته و امروز با وجود ماهواره‌هایی که به صورت لحظه‌ای آب و هوا و وضعیت کشاورزی را در سراسر دنیا رصد می‌کنند، دیگر دست همه کشورها برای شرکت‌های بزرگ فروشنده غلات در دنیا رو شده است!

در هر صورت دادن آمار غلط در این حوزه، باعث خواهد شد که خرید در فصل غیرمناسب و در اوج افزایش قیمت صورت گیرد و این کار، میلیون‌ها دلار زیان به بیت‌المال تحمیل خواهد کرد. شاید اگر از سال‌ها قبل با اشخاصی که دانسته و ندانسته باعث تحمیل هزینه اضافی به بیت‌المال شده بودند، همچون اختلاس‌گران و رشوه‌گیران، برخورد قانونی صورت می‌گرفت و آن‌ها نیز متحمل زندان و جریمه می‌شدند، هر سال در کشور شاهد کمبود‌های این‌چنینی در اقلامی همچون گندم، نهاده دامی، روغن، گوشت، مرغ، تخم‌مرغ و خیلی از دیگر کالاهایی که مستقیم با رزق مردم در ارتباط هستند، نبودیم.

به امید آنکه هرچه زودتر قانونی نیز برای برخورد با دروغگویانی که باعث زیان ملی می‌شوند، وضع شود تا حداقل پس از 2500 سال، دعای «ذوالقرنین» اجابت گردد.

ان‌شاءا...

غلامرضا مظاهری