ارسال به دوست  نسخه چاپي 

نقش شرکت‌های دانش‌بنیان در امنیت غذایی

نقش و هنر شرکت‌های دانش‌بنیان، استفاده از دانش و فناوری برای ارائه راه‌حل‌های جدید، حل مشکلات با نوآوری و روش‌های نوین و افزایش کارآمدی و بهره‌وری از این ناحیه است.

 

فناوریهای زیادی در حوزههای مختلف از شیمی و زیستشناسی گرفته تا فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی، میتوانند از سوی شرکتهای دانشبنیان به کار برده شوند تا در حوزه کالاهای اساسی به ویژه گندم، آرد و نان که عنصر اساسی و زیربنایی امنیت غذایی در جامعه محسوب میشوند، ارزشهای جدیدی خلق کنند. اما من با توجه به تخصص و تجربه خودم و شرکت اینفورتک         (www.infourtech.com) که مدیریت و رهبری آن را به عهده دارم، از زاویه نگاه فناوری اطلاعات به این موضوع میپردازم.

 شاید تاکنون نقش فناوری اطلاعات در حوزههایی مانند غلات، گندم و نان، محدود و عمدتاً معطوف به سیستمهای اتوماسیون سازمانی بوده است اما با ظهور و رشد چشمگیر فناوریهایی مانند اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و تحلیل کلان داده، همه صنایع و از جمله صنعت غذا و کالاهای اساسی، دستخوش انقلاب و دگرگونی اساسی خواهد شد. صنعت گندم و غلات را به صورت کلی میتوان به دو مرحله پیشا-درو یا pre-harvest و پسا-درو یا post-harvest تقسیم کرد. در هر دو مرحله، زمینههای فراوانی برای نقشآفرینی شرکتهای دانشبنیان وجود دارد. با استفاده از فناوریهای نوین، میتوان افزایش بهرهوری، کاهش هدررفت، شفافیت و نظارت و در نهایت بهبود مستمر را در این حوزه محقق کرد.

در مرحله پیشا-درو، با استفاده از فناوری اینترنت اشیا میتوان حسگرهای مختلفی را در سطح مزرعه قرار داده و اطلاعات مختلف مربوط به خاک، گیاه، و اقلیم را جمعآوری و به یک مرکز نظارت و فرماندهی منتقل کرد. پهپادها میتوانند به صورت مداوم با تصویربرداری از سطح مزرعه، جریان اطلاعات دیگری را ایجاد کنند. اطلاعات جمعآوری شده با الگوریتمهای هوش مصنوعی و تحلیل داده، یا به صورت مستقیم تبدیل به تصمیم و اقدام میشوند (مانند آبیاری هوشمند، تغذیه هوشمند یا سمپاشی اتوماتیک) یا در قالب داشبوردهای مدیریتی کارآمد، در اختیار کارشناسان و مدیران قرار میگیرند تا به تصمیمگیری بهتر آنها کمک کنند.

بدین ترتیب، بهرهوری هر هکتار مزرعه با این روشها میتواند چندین برابر شود. این الگوریتمها و روشها با بهرهگیری از فناوری یادگیری ماشین، به صورت مداوم بهتر شده و به علاوه فناوری همزاد دیجیتال نیز امکان انتقال دانش کسب شده از یک واحد زراعی به سایر واحدها را فراهم میکند. اگر تاکنون درصد قابل توجهی هدررفت محصولات در مزارع، یک واقعیت اجتنابناپذیر تلقی میشده و تمرکز بیشتر بر افزایش سطح زیر کشت و افزایش تولید بوده است، حال با استفاده از فناوریهای جدید میتوان هدررفت را نشانه گرفت و با افزایش بهرهوری، محصولاتی باکیفیتتر را با هزینه بسیار کمتری به دست آورد.

در مرحله پسا-درو نیز شرایطی مشابه برقرار است. مراحل مختلف حمل و نقل، لجستیک، نگهداری، تبدیل و توزیع که با هدف رساندن گندم و آرد به دست تولیدکنندگان نهایی نان و محصولات مشابه ایجاد شدهاند، سرشار از ناکارآمدیها و هدررفتهای مختلف مواد غذایی ارزشمند هستند. در اینجا نیز استفاده از فناوری اینترنت اشیا میتواند منجر به نظارت دقیقتر بر ناوگان حمل و نقل، سیلوها و انبارها و سایر نقاط زنجیره ارزش این حوزه شود. دادههای جمعآوری شده از زنجیره ارزش، ورودیهای الگوریتمهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین را تشکیل داده و چرخه یادگیری و بهبود مداوم و ایجاد یک مغز مصنوعی همواره در حال یادگیری و ارتقا، آغاز میشود. طبق برآوردها و آمار، هدررفت غلات در مرحله پسا-درو، چیزی در حدود 30 درصد است که همین عدد، نشانگر پتانسیل و ظرفیت بالایی است که در این زمینه برای فعالیت دانشبنیان وجود دارد.

انقلاب چهارم صنعتی آغاز شده است. این انقلاب، همه حوزههای صنعت و جامعه را درخواهد نوردید و جهان در دهههای آینده، با چیزی که اکنون میبینیم و تجربه میکنیم، تفاوتهایی چشمگیر خواهد داشت و این انقلاب از سوی شرکتهای دانشبنیان رهبری خواهد شد اما این تغییر ریشهای، یک شمشیر دو لبه است و به همان اندازه که زمینه و فرصتی است برای کاهش فاصله صنایع ایران با رقبا و همتایان بینالمللی، در صورت جا ماندن، میتواند به عمیقتر شدن این فاصله نیز بینجامد.

 

 

به قلم حمید یوسفزاده، مدیرعامل شرکت دانشبنیان اینفورتک