ارسال به دوست  نسخه چاپي 

استراتژي موفقيت براي نان‌هاي تخت

به گزارش نگاه هستي و به نقل از ميلينگ اند گرين، پيدا کردن آردي با کيفيت بسيار بالا براي توليد نان سنتي چاپاتي در کشور آلمان، اصلا کار آساني نيست. توليد‌کنندگان اين نوع نان، آرد را يا خواروبارفروشي‌هاي جنوب آسيايي مي‌خرند که اين آرد را وارد کرده‌اند يا آن را از کارخانه‌اي در Wuerttemberg تهيه مي‌کنند.

 

Biemer Muhle نام کارخانه آسياب سنتي کوچکي است که توانسته است بازار آرد چاپاتي را تامين کند.

Biemer Muhle به دليل رقابت سختي که در بازار آلمان وجود داشت در ابتداي دهه 1980 تا نزديکي بسته شدن رفت. کم شدن نانواييهايي که اين نوع نان را توليد ميکردند و از سوي ديگر همگام شدن با قيمتهايي که کارخانههاي بزرگتر ارائه مينمودند، ادامه کار را براي اين کارخانه سخت کرده بود. صاحب فعلي اين کارخانه Albert Biemer (آلبرت) نام دارد که بيان ميکند چگونه پدرش ميخواست اين کارخانه را براي هميشه ببندد اما آلبرت مقاومت کرد. اشتياق وي براي آسياباني بسيار زياد بود. کارخانه حدود 189 سال متعلق به اين خانواده بوده و موقعيت آن تاريخچهاي قديميتر داشت که به 350 سال قبل بازميگشت. آسيابان ارشد اين کارخانه به همراه دخترش Ina تمام مدت و به صورت خستگي ناپذير کار ميکردند تا مطمئن شوند که اين سنت ادامه پيدا کرده و به نسل هفتم آن ميرسد. زماني که آلبرت با نگهباني که اصالتا پاکستاني بود آشنا شد، برايش لحظهاي پرنعمت بود. اين مرد به خريد آرد براي توليد نان تخت خود از خواروبارفروشي آسيايي ميپرداخت که سه ساعت با وي فاصله داشت و ميخواست محصولي محلي را پيدا کند و به عنوان تست مقداري آرد کامل از Biemer Muhle خريداري کرد. از کيفيت اين آرد بسيار خشنود شد و در مورد اين آرد با خواروبارفروشي که از وي خريد ميکرد، صحبت کرد.

آلبرت تصميم گرفت تا با اين خواروبارفروش در فرانکفورت ملاقات کند و نمونهاي از آرد توليدياش را نيز همراه خود برد. اين کار باعث شد که تصميم بگيرد بازار خود را گسترش داده و مدل کارخانهاش را تغيير دهد. آرد وي کيفيت بالايي داشت و بارها به فرانکفورت رفت تا اين خواروبارفروش آردش را تست کند و هربار کيفيت آرد خود را بهبود ميبخشيد. توسعه و گسترش کار وي حدود 10 سال به طول انجاميد.

آلبرت مردي کمالگرا بود و کارهايش در نهايت نتيجه داد. آرد چاپاتي توليد کارخانه وي در فروشگاههاي کوچک و بزرگ آسيايي وجود دارد. آلبرت به سرعت تصميم گرفت تا کارخانه 5 تنياش را گسترش داده و به 15 تن تبديل کند و براي رسيدن به اين هدف اعضاي خانواده و کارمندان به صورت سه شيفت کار ميکردند. براي انجام اين کار هيچ زمان آزادي براي آنها وجود نداشت و اين راه براي ادامه طولانيمدت کار براي آنها دشوار بود و سرمايهگذاريهايي براي آنها بايد صورت ميپذيرفت. به همين دليل دوباره آلبرت نمونهاي از آرد خود را در ماشينش گذاشته و اين بار به کمپاني بولر در سوئيس برد. اين مساله برايش بسيار اهميت داشت که در هنگام افزايش بهرهوري، کيفيت محصولاتش تحت تاثير واقع نشود.

بولر به اين کمپاني پيشنهاد مدرنسازي کامل آسياب را داد. اين کارخانه کوچک با سيستم خودکار WinCos تجهيز شد که ابزاري براي برنامهريزي توليد و کنترل بازدهي است که در کارخانههاي بسيار بزرگ نيز استفاده ميشود. امروزه کنترل کارخانه آسياب بدون استفاده از کامپيوتر، کار سختي است. بولر همچنين کمک کرد تا سيستمهاي تميز کردن و غيره نيز بهرهور شوند. امروز آلبرت به توليد همان حجم قبليي آرد ميپردازد و فقط به چند ساعت زمان براي توليد اين حجم آرد نياز دارد و اکنون دوباره زندگي خانوادگي خود را به دست آورده است. کارخانه آسياب Biemer Muhle در حال حاضر به صادرات حدود 28 درصد حجم توليدش ميپردازد که بيشتر آن به شهرهاي اروپايي صورت ميگيرد. آلبرت از ارتباط مستقيم با فروشندگان کوچک آسيايياش در آلمان بسيار خرسند است و به همين دليل است که همچنان دوست دارد آرد چاپاتي را به بسياري از آنها به صورت شخصي تحويل دهد.