ارسال به دوست  نسخه چاپي 

تدوین الگوی توزیع، نظارت و کنترل کالاهای اساسی

اقتصاد کشورها همواره در معرض شوک‌ها و اختلال‌های مختلف قرار می‌گیرد. برخی شوک‌ها مانند تحریم، برون‌زا هستند، برای نمونه پس از پیروزی انقلاب ایران در بهمن سال 1357، آمریکا همواره تجارت شرکت‌های آمریکایی و غیرآمریکایی با ایران را با تحریم‌های مختلفی روبه‌رو کرده است. این تحریم‌ها اگرچه به طور مستقیم شامل اقلام غذایی نبوده اما به صورت غیرمستقیم، قیمت و کیفیت اقلام غذایی در دسترس مردم را متاثر کرده است.

 

 

از سال 1390 به بعد، بر شدت تحریمها افزوده شده است. از این رو آثارشان بر رفاه و امنیت غذایی خانوار، زیانبار است و به همین دلیل، تحلیل آثار آنها اهمیت بسزایی دارد. از نگاه دیگر، همهگیری کووید19، در بین آسیبپذیرترین گروههای جمعیتی بهدلیل تأثیرات منفی آن در ابعاد اقتصادی و اجتماعی، تبعات منفی بسیار داشته و همچنین اثرات بسیار مخربی بر امنیت غذایی و کیفیت تغذیه خواهد داشت. کشور هر روز با مخاطرات مختلفی روبهرو است که بر زنجیره ارزش و عرضه غذا و کشاورزان خردهپا و کوچکمقیاس، تأثیرگذار بوده و تأمین «غذا» را با اما و اگرهای جدی مواجه کرده است.

در این میان مفهوم دسترسی به غذا یعنی فرد به شبکه توزیع غذا در محل زندگی خود دسترسی آسان داشته باشد (دسترسی فیزیکی) و با درآمد خود بتواند غذای مورد نیاز را خریداری کند (دسترسی اقتصادی). دسترسی به غذا حاصل تولید داخلی و تجارت است؛ یعنی نیاز به مواد غذایی از طریق تولید داخلی یا واردات تأمین میشود و دسترسی اقتصادی، به توانایی و قدرت خرید واقعی مردم وابسته است. در این میان دسترسی ناکافی به غذا، ناامنی غذایی را بهدنبال دارد و ناامنی غذایی هم بیماریهای متفاوتی را به همراه خواهد داشت. چرخه ارتباطی بین ناامنی غذایی و بیماری مزمن، زمانی شروع میشود که یک فرد یا خانواده نتوانند غذای کافی و مواد مغذی مورد نیاز را تأمین کنند. ترکیبی از استرس و تغذیه نامناسب میتواند مدیریت بیماری را با چالش بیشتری روبهرو کند. زمان و پول مورد نیاز برای پاسخگویی به بحرانهای بهداشتی که در حال افزایش است، بودجه خانوار را کاهش داده و پول کمتری برای تغذیه و مراقبتهای پزشکی برای خانوادهها باقی میماند. این امر باعث میشود چرخه ناامنی غذایی و بیماری ادامه یابد.

سادهترین شاخصهای اندازهگیری امنیت غذایی خانوار، کالری دریافتی و درصد شکاف بین کالری دریافتی و مقادیر استاندارد و نابرابری غذایی است. برای این منظور باید ماتریس عملکرد تغذیهاي خانوار برآورد شود. انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور بر حسب ساختار سنی و جنسی جمعیت، نیاز هر ایرانی را 2300 کالری برای هر نفر در روز تعیین نموده است. یافتههای مرکز آمار نشان میدهد که تا دهک پنجم خانوار ایرانی، میزان مصرف کالری روزانه حداکثر به 2300 کالری میرسد. این درحالی است که متوسط درآمد سالانه خانوار شهری کشور در 5 سال اخیر 390 میلیون ریال و متوسط هزینه سالانه 350 میلیون ریال و متوسط هزینه خوراکی 83 میلیون ریال است.

 

هدف اساسی کوتاهمدت در این زنجیره

حصول امنیت غذایی برای همگان، جزو اهداف اساسی نظام است. مفاهیم اصلی امنیت غذایی عبارتاند از غذای کافی، دسترسی (فیزیکی و اقتصادی) و زندگی سالم و فعال لذا مهمترین برنامههای راهبردی این شرکت در کوتاهمدت نیز تعیین حداقل نیاز یک خانوار شهری و روستایی به مصرف کالاهای اساسی، تامين ذخاير راهبردي محصولات كشاورزي، تنظيم بازار داخلي محصولات كشاورزي و فراوردههاي آن و نظارت هوشمند بر شبکه توزيع كالاهاي اساسي به منظور توزیع بهینه کالاهای اساسی خانوار شهری و روستایی است.

مهمترین سیاستهای اجرایی برنامههای راهبردی را میتوان به شرح ذیل دانست؛

نظارت و مديريت بر ذخاير استراتژيک گندم، روغن خام، شکر خام و برنج و نظارت بر عملیات حمل و نقل آنها

تنظيم اثربخش بازار (خريد تضميني گندم، برنج پرمحصول داخلي و انواع روغن كلزا، سويا، گلرنگ و آفتابگردان)

 پايش بازار داخلي محصولات كشاورزي (نظارت بر تامين گندم مصارف نانوايي در كشور، نظارت بر فروش گندم به واحدهاي صنف و صنعت در كشور، نظارت بر فروش آرد به واحدهاي نانوايي در كشور و برنامهريزي و نظارت بر قرارداد عمليات تصفيه شکر خام)

مدیریت موثر بر مبادلات تاجران یا همان واردات-صادرات (خرید گندم، روغن خام، شکر خام و برنج و برنامهریزی و نظارت بر عملیات حمل به مبادی ورودی کشور، امور گمرکی، امور ارزی و دموراژ و دیسپاچ)

نظارت هوشمند بر نحوه فروش و توزیع گندم، روغن خام، دانههای روغنی، شکر خام و برنج

 

                                                                                                                                                         به قلم پیمان زندی