ارسال به دوست  نسخه چاپي 

انواع روش‌هاي نگهداري از کارخانه و تعامل صنعت 4/0 و نگهداري پيشگويانه

به گزارش نگاه هستي و به نقل از ميلر، صنعت 4/0 باعث ارتقاء نگهداري پيشگويانه هوشمند (SPdM) مي‌شود و توليد هوشمند با اتصال ماشين‌ها با يکديگر براي همکاري در کارخانه‌هاي هوشمند، پتانسيل بالايي را براي نگهداري پيشگويانه ايجاد مي‌کند. انتقال به صنعت 0/4، پروسه‌اي ديناميک و مداوم است. PdM نقشي مهم در اين انتقال بازي مي‌کند و از توسعه اين انتقال از منظر جمع‌آوري و آناليز داده، سود مي‌برد.

 

نگهداري بهينه و ابزار نگهداري پيشگويانه آن

نگهداري را ميتوان با راههاي مختلفي تعريف کرد و در واقع بستگي به اين دارد که روي چه پارامتري تمرکز شود اما به طور کلي ميتوان آن را به عنوان همه انواع فعاليتها مانند تعمير، جايگزيني، شناسايي و فعاليتهاي مشابه براي حفظ عملکرد تجهيزات و سازهها تعريف کرد.

اين فعاليتها ميتواند با استفاده از متدهاي گوناگون صورت بگيرد که بر اساس شرايط پيش روي کارخانه يا استراتژي انتخابي، متفاوت است. ما در ادامه خلاصهاي از اين متدها را براي شما بيان ميکنيم.

نگهداري تعميري که به آن نگهداري واکنشي نيز ميگويند، نوعي نگهداري اضطراري و اصلاحي در نتيجه برنامهريزي نشده است. اين نوع نگهداري در زمان وقوع خرابي به کار ميآيد. مشکل به وجود آمده نيز يا با تعمير يا با جايگزيني بخشي که با مشکل مواجه شده، حل ميشود.

نگهداري برنامهريزي شده نيز همانطور که از نام آن مشخص است، به استراتژي، تکنولوژي و گزارشهاي موقعيت کنوني بستگي دارد و به اين ترتيب ممکن است از يکي از متدهاي برنامهريزي شده استفاده شود. يکي از آنها نگهداري محافظتي است (PM) که به آن نگهداري پيشگيرانه نيز ميگويند. اين نوع نگهداري داراي دوره نگهداري برنامهريزي شده روزانه، هفتگي، ماهانه و سالانه است. نگهداري پيشگويانه (PdM) از اندازهگيريها و مانيتورينگ استفاده ميکند تا زمانهايي را که ممکن است خرابي روي دهد، پيشبيني کند و قبل از اينکه در کار توقف ايجاد شود، اقدامات لازم صورت بگيرد. بازبيني و اصلاح نيز زماني صورت ميگيرد که نگهداري براي تداوم عملکرد کارخانه ديگر کافي نيست.

نگهداري پيشگويانه (PdM)، راهکاري جديد و داراي 3 فاز است.

فاز 1 و 2، فاز اندازهگيري است که نقاط مهم براي اندازهگيري شناسايي ميشوند. اندازهگيريها با استفاده از متدهاي NDT مانند آناليز سوخت، دما، لرزش، صدا، فشار و همچنين شناسايي بصري صورت ميگيرد.

آناليز، فاز بعدي است که نتايج اندازهگيريها، آناليز و سپس منبع مشکل و خرابي شناسايي ميشود.

تعمير، فاز بعدي است که در آن خرابي ارزيابي شده و تعميرات لازم صورت ميگيرد. اين فاز بايد شامل فاز زيرمجموعه برنامهريزي نيز باشد.

مورد ديگري که در ميان متدهاي نگهداري بالا از آن نامي برده نشد، نگهداري خودکار است. اين متد، متدي مستقيم و با متدهايي که توضيح داديم، قابل مقايسه نيست اما راهي براي تاکيد بر درجه کفايت عملکرد است. در نگهداري خودکار، اپراتور تجهيزات، بعضي از فعاليتهاي نگهداري را به شخصه انجام ميدهد.

براي نگهداري برنامهريزي شده، استراتژي، برنامه اجرا و متد اجرا اجتنابناپذير هستند. نگهداري برنامهريزي شده نميتواند مانند نگهداري تعميري اجرا شود و به مديريت نگهداري ويژهاي نياز دارد تا فعاليتهاي نگهداري را راهنمايي، کنترل و ارزيابي کند. کمپانيها به طور کلي در تلاش هستند تا يک سيستم نگهداري کاربردي راهاندازي کرده و به اين ترتيب اين شيوههاي نگهداري از کارخانه را مديريت کنند.

نگهداري به صورت حاصلخيز (TPM)، تکنيکي اثبات شده، کاربردي و به خوبي تعريف شده است و همچنين تکنيکهايي براي ساخت چنين سيستمهايي ارائه ميکند و شامل برنامهريزي، مانيتورينگ، ارزيابي، مديريت و توسعه اجزاي يک سيستم کاربردي ميشود.

TPM به تعريف مناسب، اطلاعات مداوم و قابل اعتماد (دادهاي که بستگي به نوع نگهداري دارد) و آناليز هم به صورت تکنيکي و هم مديريتي نياز دارد تا نتايج مؤثري از آن به دست آيد. پس بايد بدانيد که براي داشتن يک TPM به برنامهريزي تخصصي نياز داريد، يک برنامهريزي منظم شامل بهبود مستقل، نگهداري خودکار، نگهداري برنامهريزي شده، دانش و آموزش، نگهداري کيفي، مديريت تجهيزات و برنامهريزي TPM براي دفاتر.

TPM به متدي ترکيبي براي نگهداري نياز دارد تا بيشترين ميزان سود با در نظر گرفتن شرايط کارخانه، برنامه توليد، نيروي انساني، وضعيت اقتصادي و پارامترهاي مشابه به دست آيد. عليرغم اين موضوع، PdM به دليل کاراکتر آناليزگري که دارد، متدي براي پشتيباني از فلسفه TPM است و استفاده از آن براي کارخانههايي که توليد مداوم در آنها ضروري است، بسيار ترجيح داده ميشود زيرا ديگر متدها در چنين شرايطي کافي نخواهند بود.

TPM داراي مزاياي بسياري براي يک کارخانه است اما پارامتر اصلي که بايد محاسبه و اندازهگيري گردد تا درمورد بهرهوري سيستم اطمينان حاصل شود، راندمان و بهرهوري کلي تجهيزات (OEE) است که فرمول آن بر اساس بازههاي زماني گوناگون و معمولا برحسب دقيقه است تا ثبت اين بازههاي زماني به خوبي حفظ شود.

 

تاثيرات صنعت 4/0  روي نگهداري پيشگويانه

تاثيرات صنعت4/0  و PdM بر يکديگر را نميتوان ناديده گرفت. يک حلقه تکراري وجود دارد که هميشه بعد از بسته شدن، خود را تکرار ميکند و منجر به توسعهاي ميشود که به دليل تاثيرات PdM روي صنعت 4/0  و برعکس، روي ميدهد. به عبارت ديگر، PdM با صنعت 4/0  همانند اينترنت اشياء تطبيق مييابد.

دادههاي مداومي که از سنسورها به دست ميآيند و همچنين سيستمهاي هوشمند که به آناليز آن داده ميپردازند، براي PdM ضروري هستند. اين نکتهاي مهم و ضروري براي تمرکز است. هرچه ابزار بيشتري براي صنعت 4/0  اجرا شود، عملکرد PdM بيشتر خواهد شد. صنعت 4/0  به طور کوتاه اينگونه تعريف ميشود: توسعه تکنولوژيکي مرتبط با سيستمهاي سايبر فيزيکي (CBM). صنعت 4/0  اين امکان را ميدهد که ايدههاي کارخانه هوشمند درک شود و کارخانههاي هوشمند ميتوانند به سيستمهاي ماشيني خودآگاهانه و خودنگهدارنده مجهز شوند که خودشان سلامتي خود را حفظ کرده و براي محيطهاي صنعتي با دادههاي بزرگ بسيار مناسب هستند.

بايد بدانيد که روابط صنعت 4/0  و PdM باعث بهبود و توسعه انتقال ديجيتالي ميشود. ابزارهايي مانند محيطهاي داده بزرگ و محيط محاسبه با کلود بيشتر، ميتوانند صنعت4/0  را آسان کرده و همچنين روابط، مطالعات و کاربرد آن را سادهتر کنند و به طور خلاصه ما به اين نتيجه ميرسيم که صنعت 4/0 ، PdM و توليد هوشمند را ترويج ميکند زيرا ماشينها به صورت جوامعي همکار در کارخانهها با هم مرتبط شده و پتاسيل بالايي را براي PdM ايجاد مينمايند. انتقال به صنعت 4/0 ، پروسهاي پويا و ادامهدار است. PdM نقشي مهم را در اين انتقال بازي ميکند و همچنين از توسعه اين انتقال از منظر جمعآوري و آناليز داده، سود ميبرد.