ارسال به دوست نسخه چاپي
یک فنجان چای در هتلها پنجاه هزار تومان، یک کیلو نان در نانوایی چهار هزار تومان!
چندی پیش پای صحبت یکی از پیشکسوتان صنعت کشور بودم. وی بزرگترین مانع پیشرفت آرد و نان در کشور را دخالت دولت دانست.
به گفته وی، یارانه در زمان جنگ برای حمایت از مردم در شرایط خاص کشور تعلق گرفت و اصولاً باید پس از اتمام شرایط اضطرار در کشور، یارانه پرداختی قطع میشد یا اگر نیاز بود، به اقشار کمدرآمد بهصورت هدفمند اختصاص پیدا میکرد اما متأسفانه پرداخت یارانه به غلط در کشور تداوم یافت و در طی این سالها نه تنها مردم بهرهای از این حمایت دولت نبردهاند بلکه چه بسا آسیبهای فراوان به سلامت مردم وارد شد چرا که دخالت بیجای دولت و پرداخت یارانه به گندم خبازی، در وهله اول موجب اختلال در کشت و برداشت کیفی گندم شد و این اخلال به مراتب، بحث حمل، نگهداری، استحصال آرد و پخت نان را در بر گرفت و نهایتاً سالها است نانی بیکیفیت را که از سلامت لازم برخوردار نیست، به نام نان ارزان در دسترس مردم قرار دادهاند؛ نانی که در واقع برای مردم گران تمام میشود! دولت با پرداخت یارانه به گندم خبازی، آن هم از جیب همین مردم، افت کیفی گندم را رقم میزند، دلالان و واسطهها برای بهره بردن از این آشفته بازار ورود میکنند و افت بالا برای گندم هنگام فروش به دولت ایجاد میکنند. از سوی دیگر، سازمانهایی که حداقل امکانات را در حوزه ذخیرهسازی ندارند، به دنبال سهمخواهی جهت جذب گندم تولیدی برای دریافت کارمزد ذخیرهسازی هستند که البته با سنبه پرزوری که دارند، بیشترین هزینه را برای نگهداری گندم در مرکز غیراستانداردشان دریافت میکنند! این مراکز در فصل خرید حتی زحمت خرید چادر برای کشیدن روی گندم را پذیرا نمیشوند و هرساله کلی از گندمهایی که کشاورزان از ترس و بعضاً نیز به خاطر نزدیکی این مراکز به گندمزارها به این مراکز تحویل میدهند، دچار آسیب فراوان شده و به کارخانههای تولید آرد تحویل میشود. کارخانه نیز چون تحت فشار سازمانهای استان خودش است، مجبور به دریافت و استحصال آرد از این گندمها است و ملاحظه میشود که این کیفیت معیوب ناشی از دخالت دولت، همینطور از حلقه نخست زنجیره که همان کشت است، مرتب به تمامی حلقههای زنجیره منتقل میشود تا اینکه نهایتاً آرد ارزان با هزار منت به خبازی میرسد و نانوا که سالها است مزد واقعی را برای پخت و عرضه نان دریافت نکرده، در پروسهای معیوب، خمیری به دل تنور میچسباند و با هزار منت به مردم میفروشد... آیا این مدل رفتار با کسبوکار مردم صحیح است؟! در کدام دین و کدام چارچوب بر چنین عملکرد معیوبی تأکید شده است؟! دخل نانوا را نابود کردهاند و مجبورش میکنند نان را کیلویی چهار پنج هزار تومان نهایتاً هشت هزار تومان بفروشد در حالی که در هتلها، یک فنجان دو هزار تومانی چای با احتساب همه هزینهها، پنجاه هزار تومان عرضه میشود! امیدواریم دولت به مسیر عقلانیت برگردد و با حذف یا هدفمندسازی اختصاص یارانه، زنجیره گندم، آرد و نان را از مردابی به نام یارانه نجات دهد. خبرنگار: ندا کاظمی ترکی