ارسال به دوست
نسخه چاپي
شیراز؛ کنگره ملی نان
از روزگاران قدیم ما ایرانیها اصولاً طبعی لطیف داشتهایم که متأسفانه از چند سال قبل به این سو، به دلایل مختلف، این لطافت طبع در حال کمرنگتر شدن است. برای همین است که دیگر مثل گذشتهها با شعر و شاعری سروکار نداریم و کمتر اتفاق میافتد که در صحبتهایمان از ضربالمثل یا حتی لطیفه استفاده کنیم و بدا به حالمان که این روند ادامه پیدا کند و زمانی برسد که کودکان امروز که نوجوانان و جوانان فردا خواهند شد و به نسلهای مختلف ایکس و ایگرگ هم تقسیم خواهند شد، با این فرهنگ غنی و لطیف بیگانه شوند. همه این مطالب را گفتم تا برسم به پایتخت فرهنگی کشور عزیزمان ایران یعنی شیراز پر از راز.
قبل از شروع بحث اصلی، به یاد گذشتهها که بیشتر از لطیفه استفاده میکردیم، این موضوع را با یک لطیفه شروع میکنم که بیربط با موضوع اصلی نیست و در جای مناسب هم ربطش را به موضوع خواهم گفت. ظریفی میگفت: من کارمند راهآهن بودم و محل کارم هم در واگن مسافربری بود. هنگام پیاده و سوار شدن به مسافرین کمک میکردم. روزی در آخرین لحظاتی که قطار از ایستگاه در حال حرکت بود، چهار نفر را دیدم که با سرعت و دوان دوان به سمت قطار میآیند و چون هنوز قطار سرعت نگرفته بود و مسئولیت بستن درب واگن با من بود، درب را نبستم و دو نفر از چهار نفر سوار شدند و دو نفر دیگر با سرعت گرفتن قطار جا ماندند. آن دو نفر داخل به من اصرار میکردند که درب را نبند. قطار در حالی از ایستگاه خارج شد که آن دو نفر بیرون هنوز به سرعت میدویدند و این دو نفر داخل هم با داد و فریاد میگفتند درب را باز کن، القصه تا زمانی که قطار از شهر خارج شد، دو نفر داخل غش غش میخندیدند و در نهایت با تشر به آنها گفتم بروید سرجایتان بنشینید. گفتند: «کدام جا؟» با ناراحتی گفتم: «روی بلیت نوشته»، همانطور که از خنده ریسه رفته بودند، گفتند: «ما که بلیت نداریم، مسافر آن دو نفر بودند و ما آمده بودیم آنها را بدرقه کنیم!» کیست که نداند یکی از مهمترین حوزههایی که دولت و بخش خصوصي باید در کنار هم کارهایی اساسی کنند، همین حوزه گندم، آرد و نان، علیالخصوص در بخشهای علم، فرهنگ و اقتصاد آن است چرا که به جهات مختلف این حوزه نسبت به قبل متحول شده و از تولید گندم تا مصرف محصول نهایی، بسیار متنوعتر، پرخرجتر و پیچیدهتر شده است. به همین دلیل است که معتقدم باید همه دستاندرکاران این حوزه همواره خود را بهروز نمایند و در برابر هرگونه تغییرات جدید، آموزشهایی جدید کسب نمایند. برگزاری همایشها و گردهماییها، یکی از راهکارهایی است که میتواند این بهروزرسانی را به ثمر برساند اما مشروط به اینکه همه با هم به یکدیگر یاد بدهیم و از همدیگر یاد بگیریم. چند روز قبل در شهر زیبا و رویایی شیراز، به همت دلسوزترین افراد این حوزه علیالخصوص دانشگاه علوم پزشکی، انجمن صنفی آردسازان استان، اتحادیه نانوایان و اداره کل غله و خدمات بازرگانی استان، کنگرهای دوروزه تحت عنوان کنگره ملی نان کامل و فراوردههای غلات در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی برگزار شد. طبق شنیدهای بنده، این کنگره بسیار عالی و پرمحتوا بوده و گزارش مفصل آن را که از سوی همکاران زحمتکش من در همین شماره از نشریه به رشته تحریر در آمده، میتوانید مطالعه بفرمایید. اما آنچه من را بر آن داشت که در این مورد بنویسم، بیشتر بیوفایی برخی از مسئولین استانی در برابر این امر مهم بود. در پوستر این کنگره، نام دهها ارگان و سازمان دولتی و خصوصی را به عنوان برگزارکننده میبینیم اما متأسفانه علیرغم اینکه برخی از مدیران و مسئولین در بخش خصوصی با هزینهکرد شخصی، خود را از سایر استانها برای مشارکت در این کنگره به شیراز رسانده بودند، برخی از مسئولین تأثیرگذار استانی با فاصله یکی دو خیابان با محل برگزاری کنگره، نه به خود و نه به زیردستان خود زحمت شرکت در آن را نداده بودند و این جای بسی تأسف دارد. برای آگاهی و درج در تاریخ مینویسم، روزی که قانون هدفمندی یارانهها اجرا شد، مجموع یارانه پرداختی دولت از مزرعه تا سفره 3500 همت بود و امسال طبق اظهار مسئولین امر، فقط حدود 250 هزار همت بابت خرید تضمینی گندم به کشاورزان زحمتکش پرداخت شده است! حال یارانه پنهان و یارانه نانینو به نانوا و غیره جای خود دارد! امروز به واسطه رشد جمعیت و تغییراتی که در همه جوانب زندگی ایجاد شده، میزان و نوع مصرف نان نیز تغییر یافته است به گونهای که میزان و نوع نان مصرفی خانواده در سال 1403 در مقایسه با میزان و نوع مصرف خانواده در سال 1363 یا حتی یک دهه بعد از آن، بسیار متفاوت است. نبود الگوی مناسب مصرف و عدم آشنایی عمومی در خصوص شاخصههای نان خوب، از عمدهترین معضلات و مشکلات نان است که با توجه به ضعفهای آموزشی و ازدیاد بیش از حد دستگاههای تصمیمگیرنده و عدم کارایی لازم برخی از دستگاههای دولتی، به نوعی باعث سردرگمی هم برای تولیدکننده و هم برای مصرفکننده شده است. متأسفانه برخی ندانمکاریها و انحرافات ایجاد شده در اجرای قانون هدفمندی یارانهها در حوزه گندم، آرد و نان، باعث سلب اعتماد عمومی شده که به فرهنگسازی جدید از طریق برگزاری مراسمی اینچنینی که پوشش خبری مناسب نیز داشته باشد، نیاز دارد. ما همچنان امیدواریم که بیبلیتهایی که سوار قطار میشوند و از خنده ریسه میروند، پیاده شوند تا با استعانت از خداوند متعال و همکاری تنگاتنگ بخش خصوصی و دولتمردان دلسوز، بتوان با بهبود شرایط، به نتیجهای دائمی دست یافت و این نتیجه میسر نمیشود مگر با همفکری و تبادل افکار در گردهماییهای همچون کنگره سرافراز شیراز. ان شاءا... غلامرضا مظاهری