ارسال به دوست نسخه چاپي
نام بیمار: نان!
حتماً شما نیز بارها از خود این سؤال را پرسیدهاید که چرا نان سروسامان نمیگیرد و هر چند وقت یکبار مسائلی در این حوزه پیش میآید که اوقات همه را تلخ میکند. تا چند سال قبل، شعارمان این بود که نان، مقدسترين بركت الهي است و باید حرمت آن همیشه مورد توجه قرار گیرد و آن را همچون محصولات دیگر صرفاً يك كالا نمیدیدیم اما هرگز و در هیچ برههای از زمان، به این مطلب توجه نشده بود که قبل از تأمین کمیت این مقدسترین برکت الهی، کیفیت، فرهنگ مصرف، نحوه تولید و بسیاری موارد دیگر آن را باید با نگاهي تازه دید.
از دیماه سال 1389 و با اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها در حوزه گندم، آرد و نان، همه تصمیمگیرندگان فکر میکردند که با پرداخت حدود 3800 میلیارد تومان یارانه این حوزه به صورت مستقیم به مردم، همه مشکلات نان حل میشود اما در کمال تأسف معلوم شد که راه حل نهایی، آنگونه که فکر میشد، نبود و پس از گذشت چند ماه، مشخص شد که راه نجات نان از این معضلات، فقط هدفمندی یارانهها نبوده و نان همچون بیماری است که به امراض مختلف مبتلا شده است و نیاز به درمانی اساسیتر دارد. امروز دولت با افتخار اعلام میکند که با اجرای فروش هوشمند نان با کارتخوانهای نانینو، حدود 30 هزار میلیارد تومان صرفهجویی صورت گرفته و فراموش کردهاند روزی که قانون هدفمندی یارانهها اجرا شد، کل یارانه نان از مزرعه تا سفره فقط 3800 میلیارد تومان بود. البته که این سؤال برای ما به عنوان مردمی که مقداری بیشتر با مسائل این حوزه آشنایند، باقی خواهد ماند که 30 هزار میلیارد تومان یعنی 2 میلیون تن گندمی که مصرف نشده است و روزی این دو میلیون تن باید اثرات خود را در گوشهای از اقتصاد کشور نشان دهد! مدتی قبل در صبح یک روز تعطیل، از یکی از نانوایان بربریپز قدیمی تهران که از آرد نوع 2 استفاده میکند، 3 قرص نان بربری کنجدی و 3 قرص نان شیرمال خریدم، به نانوا کارت بانکی را تقدیم کردم و وی نیز کارت را در دستگاه نانینو کشید و تعداد نان مورد نظر خود را وارد دستگاه کرد، وقتی پیامک بانک آمد، دیدم بابت این 6 قرص نان، 54 هزار تومان از حسابم کسر شده است، به گرانی و ارزانی و مبلغ اصلاً کاری ندارم چرا که معتقدم نانوا باید همچون سایر کسبه، آنچه را حقش است به دست بیاورد و امروز با این مبلغ، یک بسته چیپس هم نمیدهند اما میخواهم به دستاندرکاران و مجریان نانینو یادآوری کنم که اگر همه آمارهای شما بر مبنای شمارش نان فروخته شده به وسیله دستگاه نانینو است، بدانید و یقین داشته باشید که همه آمارهایتان اشتباه است و روزی در پیشگاه عدل الهی باید پاسخگوی این آمارهای اشتباه باشید! آن روز برای خرید من در سامانه نانینو حداقل 12 قرص نان ثبت شد و اگر این نوع کارت کشیدن را به تمام کشور تعمیم دهیم یعنی اینکه در کل کشور روزانه صدها هزار نان فروخته نشده ثبت میشود. شاید تا چند ماه اول اجرای قانون هدفمند شدن یارانهها در حوزه گندم، آرد و نان که واقعاً در آن روزها یک آرزوی تقریباً دستنیافتنی برای تمامی دلسوزان واقعی نان در کشور بود، کمتر کسی فکر میکرد روزی برسد که بتوان نان را به نرخ واقعی عرضه کرد و دولت هم بتواند به راحتی یارانه آن را بردارد و مستقیم به مردم بپردازد و اکثر کارشناسان این حوزه متفقاً اعتقاد داشتند که با اجرای این قانون حتماً تکلیف نابسامانیهای نان یکسره خواهد شد و دیگر دغدغهای در این باره نخواهیم داشت. ضمن اینکه معتقدم تکنرخی کردن گندم و برداشتن یارانه نان، یکی از مهمترین راههای نجات آن از نابسامانیهای موجود است، بر این امر نیز اعتقاد دارم که مشکل نان امروز فقط نوع پرداخت یارانه و سیستمهای نوظهوری همچون نانینو نیست و نان از سر تا پا بیمار است و باید برای درمان اساسی همه بیماریهای آن، ضمن شناسایی و تفکیک آنها از یکدیگر بر اساس اهمیت و اولویتبندی، برای درمان به نوبت آنها اقدام کرد. تا حدود بیست سال قبل، حتی یک قرص نان را نمیتوانستیم از محلی خارج از نانوایی تهیه کنیم اما امروز انواع و اقسام نان را میتوان از دورافتادهترین بقالیها در سراسر کشور تا معروفترین هایپرمارکتها نیز تهیه کرد که این نوع عرضه نان علیرغم ایجاد راحتی برای مصرفکننده خود، معایبی را نیز در بر دارد. همگان بر این امر واقفاند که توليد نان صنعتي لازمه پيشرفت كشور و امري بديهي است ليكن لزوم احترام به ذائقه سنتي نيز از نکات قابل توجه است که متأسفانه از آن غافل ماندهایم. نبود الگوی مناسب مصرف و عدم آشنایی عمومی با شاخصههای نان خوب، یکی دیگر از معضلات و مشکلات نان است که با توجه به ضعفهای آموزشی و ازدیاد بیش از حد دستگاههای تصمیمگیرنده و عدم کارایی مناسب و لازم سندیکاهای صنفی به نوعی باعث سردرگمی، هم برای تولیدکننده و هم برای مصرفکننده شده است. متأسفانه انحرافات ایجاد شده در اجرای قانون هدفمندی یارانهها نه تنها در این حوزه بلکه در تمام بخشهای دیگر باعث سلب اعتماد عمومی شده و ادامه کارهای باقیمانده در حوزه گندم، آرد و نان برای دولتها بسیار سختتر از مرحله اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها شده است. از همه مهمتر، تکثر نفرات و دستگاههای تصمیمساز و نبودن یک متولی واحد برای حوزهای به این مهمی در کشوری است که سالیانه رقمی در حدود 3 میلیارد دلار برای آن هزینه میکند. تمام مطالب بالا و شاید دهها مطلب دیگر از این دست را میتوان بیماری نان دانست که به اعتقاد من یکی از اساسیترین راههای درمان این بیماری، حوزه مغزافزاری یا مدیریت کلان آن است و قویاً اعتقاد دارم با اصلاح مناسب در ساختار مدیریتی و تعیین یک متولی قوی و صاحباختیار تحت نظارت مستقیم بالاترین مرجع تصمیمگیر در دولت، میتوان بیماری نان را نیز درمان کرد. ان شاءا... غلامرضا مظاهری